نویسنده
بازاریابی عمودی (vertical marketing) و استراتژی آن
وقتی که شرکتت رو درست میکنی، یکی از مهمترین تصمیمات اولیه، اینه که بدونی برای چه کسی میخوای بازاریابی کنی.
انتخاب بازار هدف (target market)، فرآیندی پیچیده و بزرگ محسوب میشه. بیشتر وقتها برای اینکه تعیین کنی کی به احتمال زیاد محصولاتت رو میخره و طرفدار برندت (brand advocate) میشه، باید به عاملهای زیادی از جمعیتشناسی گرفته تا روانشناسی، توجه کنی. با این حال کار تو با تصمیم خیلی آسونتری شروع میشه: میخوای از سیستم بازاریابی عمودی استفاده کنی یا بازاریابی افقی؟
گیج شدی؟
فروشگاهها و شرکتهای بزرگی که با مشتریهای مختلف، در زمینههای مختلف تعامل دارن، از بازارهای "افقی" استفاده میکنن. مثلاً شرکت والمارت (Walmart بزرگترین شرکت خرده فروشی در جهان) میتونه محصولاتش رو به تعداد زیادی از مشتریها بفروشه. چون محصولات خیلی گستردهای رو ارائه میده. از طرف دیگه، شرکتی رو در نظر بگیر که فقط قطعات موتورسیکلتهای هارلی دیویدسون میفروشه. این شرکت فقط میتونه محصولات خاصی رو، فقط به افرادی که از نوع خاصی از موتورسیکلت استفاده میکنن، بفروشه.
انتخاب کردن سیستم بازاریابی عمودی به این معنیه که، تو تصمیم میگیری روی بازاری خیلی محدود و خاصی تمرکز کنی. بعضی از سازمانها در آخر تصمیم میگیرن از چند سیستم عمودی مختلف متصل استفاده کنن. مثلاً ممکنه فروشگاهی که قطعات فقط هارلی دیویدسون میفروشه، خودشو محدود نکنه و از چند شرکت دیگه هم قطعات موتور سیکلت بخره تا بتونه به بقیه مشتریان دیگه هم محصول بفروشه. بقیه شغلها از نظر استراتژیک، به گروه مخاطبان کوچیکتری پایبندن و خودشون رو به عنوان متخصصی در زمینهکاری مخصوصی به بقیه معرفی میکنن.
ماهیت بازاریابی عمودی به این معنیه که رویکرد تبلیغاتی بدون هدف خاص، در این فضا کارایی نداره. اگه تصمیم داری از سیستم بازاریابی عمودی استفاده کنی، باید از یک استراتژی برای دستیابی و پشتیبانی مشتری، استفاده کنی.
هدف سیستم بازاریابی عمودی
قبل از اینکه مواردی مثل کمپینها و استراتژیهای بازاریابی عمودی رو واست بگیم، لازمه بدونی وقتی که دربارهی سیستمهای بازاریابی عمودی در فضای تولید و توسعه تجارت صحبت میکنیم، منظور از رهبران صنعت چه کساییه؟
توجه: ما به استراتژی بازاریابی عمودی، به عنوان روشی برای شناسایی کسب و کار به عنوان متخصص نیچ تمرکز داریم. این تعریف بهت کمک میکنه تا متوجه شی که بازنگری و تصحیح کمپین تبلیغاتی، چقدر برای شرکتهای عمودی حیاتیه.
VMS یا Vertical Marketing System، استراتژی تبلیغاتی مشترکیه که بین کانالهای توزیع مختلفی وجود داره تا یک تجارت با مخاطبانش ارتباط برقرار کنه. سعی کن خودت رو به عنوان بهترین متخصص در یک نیچ معرفی کنی. تو به فرآیندی کاملاً تصفیه شده برای ایجاد، بازاریابی و توزیع محصولاتت نیاز داری.
هدف از سیستم بازاریابی عمودی اینه که چطور همه عوامل شرکتت، باید با یکدیگه همکاری کنن تا بتونی مالکیت بازار عمودی خاصی رو بدست بیاری.
سه نوع مختلف سیستم بازاریابی عمودی:
سیستم شرکتی
وقتی که انجام تمام کارها در کانال توزیعی رو یک نفر به عهده میگیره. مثلاً ممکنه تجارتت؛ هزینهی تیمهای بازاریابی، استراتژیستهای برند، توزیع کنندگان و خرده فروشان رو برای تهیه و پشتیبانی محصولت پرداخت کنه.
سیستم قراردادی
فردی که باهاش همکاری میکنی، استقلال کاری خودش رو حفظ کنه و به عنوان یه نهاد فردی، فعالیتِ خودشو داشته باشه. در سیستم بازاریابی عمودی، استراتژیستهای کمپینی که تو با اونا کار میکنی، شخصیت کاریِ خودشون رو دارن. اما اونا همچنان به عنوان بخشی از یک رابطه سودمند متقابل برای ارتقا برندت، به عنوان یک رهبر صنعت، فعالیت میکنن.
سیستمهای بازاریابی عمودی قراردادی، میتونن شکلهای مختلفی داشته باشن. مثلاً در تعاونی خردهفروشی، گروه زیادی از خرده فروشان، از یک عمده فروش خرید میکنن یا یک تولید کنندهای سازمانی با استفاده از فرانشیز (حق امتیاز) اجازه میده بقیه هم محصولاتشون رو بفروشن.
سیستم اداره شده
با استفاده از این قالب، سیستم بازاریابی عمودی رو شرکتی معتمد و معتبر انجام میده تا بتونه شرایط استراتژیهای فروش و استراتژی بازاریابی مورد استفاده سایر اعضای کانال رو تعیین کنه. مثلاً اگه سیستم مدیریت شدهای داری، میتونی واسه افراد دیگهای که محصولاتت رو میفروشن، تعیین کنی که از چه قیمتهایی استفاده کنن یا چطوری محصولات رو بستهبندی کنن و غیره.
سیستم بازاریابی عمودی برای مشاغلی مناسبه که به حدی از رشد رسیدن که شروع به توزیع محصولات و خدمات بسیار متمرکزشون از طریق شرکتها و نهادهای دیگهای میکنن. مثلاً اگه تجارتت برای شرکتهایی که فروشنده رادیاتور و بخاری هستن، قطعه میسازه، تو به تیم بازاریابی عمودی از توزیع کنندگان نیاز داری که بتونه قطعات رو به بقیهی شرکتهایی که در فضای کاریت فعالیت میکنن، ارائه بده.
در اینجا ما میخوایم اصطلاح "سیستم بازاریابی عمودی" رو بررسی کنیم، چون مخصوص کمپینها و استراتژیهایی برندهای خاصه و در بازار نیچ خاصی هم استفاده میشه.
سیستمهای بازاریابی عمودی
استراتژی بازاریابی عمودی چیه؟ سیستم بازاریابی عمودی در برندینگ و تبلیغات چه معنی داره؟
برای جواب به این سوال، اول باید بدونی که بازاریابی افقی (horizontal marketing) چیه. در سیستم بازاریابی افقی، شرکتها میخوان با نظرسنجی گسترده از مشتریان بالقوه، بازارشون رو شناسایی کنن. مثلاً یک شرکت که مبلمان اداری میفروشه، میتونه محصول رو به هر مشتری که فضای اداری داره، بفروشه.
تجارتی که در سیستم بازاریابی عمودی فعالیت داشته باشه، میخواد با بازار نیچ مرتبط بشه. تو بعضی از مثالهای سیستم بازاریابی عمودی، بعضی شغلها حتی به شرکتهایی که تو همون صنعت فعالن، محصولاتشون رو میفروشن. مثلاً یک تولید کننده پنل خورشیدی رو در نظر بگیر که کالاهای خودش رو با سیستمهای VSM به بقیه پیمانکاران و نصابهای پنلخورشیدی میفروشه.
هر دو سیستم بازاریابی افقی و عمودی، جذابیت خودشون رو دارن. مثلاً مشاغل فعال در فضاهای افقی برای به دست آوردن یک جایگاه خاص، تهاجمی با هم دیگه رقابت نمیکنن. یعنی که فرصتهای بیشتری برای انجام مشارکت وجود داره. این نکته رو هم در نظر بگیر که بازاریابی افقی، باعث میشه مخاطبان بیشتری پیدا کنی. در بازار عمودی، فقط یک برند، میتونه خودش رو به عنوان رهبر فکری و متخصص در زمینهای خاص معرفی کنه.
مثلاً اگه میخوای صندلی اداری استانداردی بخری، میتونی به یک شرکت افقی فروشنده مبلمان اداری مراجعه کنی. از طرفی دیگه، اگه میخوای صندلی استانداردی برای از بین بردن درد کمرت پیدا کنی، باید از یک متخصص کمک بگیری: برندی که از سیستم بازاریابی عمودی استفاده میکنه. سازمانهای عمودی هم بیشتر جستجو میشن و هم میتونن هزینههای بالاتری که برای ارائه دادن خدمات و محصولات میگیرن رو توجیه کنن. چرا؟ چون اونا عاملی رو ارائه میدن که بقیه رقبا ارائه نمیدن.
وقتی که میخوای از سیستم "افقی" یا "عمودی" استفاده کنی این موردها رو در نظر بگیر:
- توزیع و رشد بهتر تجارت: شرکتهایی که از استراتژیهای بازاریابی عمودی استفاده میکنن، میتونن با سیستمهای VSM که گفتیم؛ به توزیع محصولات خود کمک کنن و به رشد خوبی در بازار میرسن. یعنی کارت با یک مخاطب متمرکز، محدود نمیشه. چون تو روشهای مختلفی برای دسترسی به مشتریان جدید و مشتریان بازار نیچ داری.
- پیام رسانی برای فروشی موثرتر: دونستن ریزه کاریهای صنعتت در سطح تخصصی، به این معنیه که تو میتونی ظرافت بیشتری رو هنگام ایجاد بازاریابی داشته باشی. اینکار درک درستی از نیازهای مشتری رو بهت نشون میده و میتونه اعتماد اونا رو جلب کنه و تو هم میتونی خودت رو از بقیه رقبا متمایز کنی.
- بهتر شدن شناخت برند: با تمرکز تلاش روی بازاریابی تعداد مشخصی از مشتریان بالقوه و صنایع، میتونی شانست رو برای افزایش تعامل با اونا افزایش بدی. تو میتونی خودت رو به عنوان یک متخصص در تأمین نیازهای مشتری که خاص هستن، نشون بدی. شرکتهایی که از سیستم بازاریابی عمودی استفاده میکنن، میتونن مشتریهایی که بیشترین سودآوریها رو دارن، مورد هدف قرار بدن، چون به کارشون تسلط دارن.
- ایدههای جدید ایجاد کن: با داشتن استراتژی بازاریابی عمودی و تمرکز تخصصی، میتونی درک مناسبی از آگاهی مشتریِ خاصت یاد بگیری و به طور بالقوه محصولات و خدمات جدید ابتکاری رو ارائه بدی. اغلب این برندها متمرکز بر سیستم عمودی هستن که راه حلهای اساسی رو ارائه میدن.
استفاده از بازاریابی عمودی انتخاب درستی برای تجارتته؟
تصمیمگیری درباره اینکه استفاده از استراتژی بازاریابی عمودی مناسب کارت هست یا نه، میتونه کار سختی باشه.
در نظر داشته باش در شروع کارِت به عنوان برندی که متمرکز بر سیستم عمودیه، مخاطبان خیلی کمتری داری. حتی اگه در آینده تصمیم بگیری از شاخههای عمودی جدیدی استفاده کنی. خبر خوب اینه که مشتری همیشه، دنبال متخصص معتمد میگردن و حتی حاضرن هزینه اضافی برای خرید از برندهای مشهور پرداخت کنن.
طبق مطالعه مک کینزی (McKinsey معتبرترین شرکت مشاور مدیریت جهانیه که به منظور ارزیابی تصمیمات مدیریتی در بخشهای دولتی و خصوصی، تحلیلهای کیفی و کمی انجام میده) برای استارتآپ فناوری این بود که ۳۸٪ از شرکتهایی که (USP) دارن و از سیستم عمودی استفاده میکنن، تونستن به طور سالیانه بیشتر از ۱۰۰۰۰۰ دلار به ازای هر مشتری به دست بیارن. USP یا Unique Selling Proposition به معنیه پیشنهاد منحصر به فرد فروشه. یعنی یکی از ویژگیها یا سود قابل درک محصوله که اونو از بقیه رقیبان در بازار، منحصر به فرد میکنه. از طرفی دیگه، فقط حدود ۴٪ از شرکتهایی که USP دارن و سیستمی افقی رو به کار میبرن؛ به این سطح از سوددهی رسیدن.
در شرایط مناسب، بازاریابی عمودی رویکردی کاملاً تخصصی و هدفمند رو برای تبلیغات ارائه میده که باعث میشه موقعیت موفقیت آمیزی رو در درازمدت به دست بیاریم. تو به عنوان سازمان متمرکزی که از سیستم عمودی استفاده میکنه، میتونی گروه جمعیتی مناسب رو هدف قرار بدی و با تبلیغاتی متناسب با نیازهاشون، به فروش برسی. از اونجایی که روی فضای خیلی خاصی تمرکز کردی، ممکنه متوجه شی که میتونی به دیدگاه منحصر به فردی دربارهی رفتارهای خرید مشتری برسی. این کار باعث بهتر شدن سیستم بازاریابی عمودی بلندمدتت میشه. تمرکز و موفق شدن در بازاریابی عمودی به زمان، منابع و کارهای تخصصی نیاز داره؛ اما زمانی که تو به بهترین راهحل در بازار نیچ تبدیل میشی، میتونی نتیجه کار طاقت فرسای خودت رو مشاهده کنی.
کارِت رو چجوری شروع میکنی؟
مرحله ۱: تحقیقات درستی رو انجام بده
با توجه به اینکه سیستمهای بازاریابی عمودی، در واقع پیدا کردن مخاطب مناسب و اصلاح پیامها، لحن صدا و داراییهای بازاریابی برای برآورد نیازهای مشتریانه. منطقیه که باید تحقیقات زیادی انجام بدی. خیلی از تجزیه و تحلیلهای عمیق، باعث میشه کمپینت موفق بشه و میتونی از هدر شدن هزینه و وقت جلوگیری کنی.
به این فکر کن که میخوای چه مخاطبی و به چه علتی مورد هدف قرار بدی. آیا تو دانش تخصصی خاصی داری که بتونی ازش استفاده کنی؟ آیا با رهبرانی در نیچ خاصی همکاری میکنی که تو رو به موفقیت برسونن؟ وقتی که متوجه شدی مخاطبانت چه کسایی هستن، پرسونای کاربری درست کن که بتونه تو رو برای حل مشکلاتشون، راهنمایی کنه. پس تلاش بیشتری واسه شناختن ویژگیهای مهم مخاطبان هدفت انجام بده.
مرحله ۲: استراتژی محتوای خودت رو ایجاد کن
در مرحله ۱، تو امیدواری که اطلاعات مربوط به خریدار و تحقیقاتی رو که برای شروع ساخت سیستم بازاریابی عمودیت نیاز داری، توسعه بدی.
الان وقتشه که شروع به ساختن طرح محتوایی (content plan) خودت کنی که قراره تجارتت رو، با مخاطبان هدفت مرتبط کنه. یادت باشه؛ هدف توسعه تأثیرگذارترین پیام، معمولاً واسه بازار (B2B) هست. مطمئن شو که USP هایی که داری، در محتوا تعریف شده. پس میتونی بازم خودت رو تو رقابت متمایز کنی و صدایی رو که تو کانالت استفاده میکنی، یکدست کنی.
این نکته رو در نظر بگیر که استراتژی بازاریابی عمودی، به محتوایی با تمرکز زیاد و خاصی نیاز داره. تو نمیتونی فقط مطالبی کلی و مبهمی بنویسی که بتونه به هر فردی در زمینه شغلیت مرتبط باشه؛ بلکه باید مطمئن بشی که مخاطب میدونه که داری با اون ارتباط برقرار میکنی. سعی کن متوجه بشی که مشتری، چه سوالاتی واسش پیش میاد. انجام این کار رو همیشه در نظر بگیر حتی اگه شده از پرسشنامه استفاده کنی.
مرحله ۳: خودت رو نشون بده
در آخر با استراتژی بازاریابی محتوا (content marketing strategy) میتونی کار خودت رو شروع کنی تا نظر مخاطبت رو جلب کنی. اگه از راهحلهای VMS که گفته شد استفاده کنی، میتونی با توزیعکنندگان و گروههای دیگه همکاری کنی تا بتونی برنامهریزی رو برای فعالیت بیشتر، تو هر دو کانال آنلاین و آفلاین تعیین کنی.
در استراتژی متمرکز عمودی و افقی در محیطهایی که مخاطبت اونجا وقتشو صرف میکنه، تجارتت رو راه بنداز. مثلاً یک استراتژی بازاریابی عمودی B2B، معمولاً کانالهایی مثل رویدادهای صنعت،LinkedIn ، انجمنهای خاص و حتی جلسات یا کنفرانسهای حضوری هستن.
چطوری استراتژی بازاریابی عمودیت رو توسعه بدی؟
در بالا یادگرفتی که چطوری از سیستمهای بازاریابی عمودی استفاده کنی. الان وقتشه که بدونی چطوری میتونی استراتژی خودت رو به مرحله بعدی برسونی.
وقتی که نوبت به ایجاد استراتژی بازاریابی عمودی میرسه، اصول مشترکی وجود داره که باید برای همه شغلها در نظر گرفته بشه. مثلاً همه شرکتها باید مخاطبانشون رو بشناسن، تحقیقات عمیقی رو در بازار انجام بدن و یاد بگیرن که چطوری میتونن تو رقابت جلو بیفتن. با این حال شرکتها اصولی فراتر ازین موارد رو در نظر میگیرن تا بتونن، روشهای تعاملی با مخاطبانشون رو مشخص کنن.
در اینجا چند نکته وجود داره که میتونی با استفاده از اونا برای رسیدن به مخاطبان عمودی (vertical audience) استفاده کنی.
-
مسیرهایی برای رسیدن به سیستم عمودی خودت پیدا کنی
با در نظر گرفتن پیام بازاریابی (marketing message) و نمایی کلی از پرسونای کاربری خودت، باید متوجه بشی که چطور میتونی در زمان مناسب، شغلت رو پیش روی افراد مناسب قرار بدی. در حالی که استراتژیهای استانداردی مثل بازاریابی محتوا (content marketing)، پادکست و فیلمها خیلی کاربردی هستن؛ تو باید دربارهی کانالهای بازاریابی بسیار ویژه، که فقط برای مخاطبان خاص در دسترسه رو در نظر بگیری. مثلاً:
مختص صنعت: آیا انجمنها یا خبرنامههایی در صنعت تو وجود دارن که بتونی با اونا ارتباط برقرار کنی؟ بعضی از صنایع بزرگ مثل ساخت و ساز، تولید و فناوری گروههای B2B دارن که میتونن محل ایده آلی برای استراتژی بازاریابی تو باشن.
بازاریابی رویدادی (Event marketing): استراتژی بازاریابی عمودی مخصوصاً برای رویدادهای زنده مناسبه، زیرا تو به طور خاص میخوای با افرادی که دنبال یک متخصص، در زمینه خاصی هستن ارتباط برقرار کنی. اگه میتونی تو یک کنفرانس مرتبط به شغلت سخنرانی کنی یا یک غرفهای باز کنی، مطمئناً میتونی تعداد زیادی آگهی B2B به دست بیاری.
VMS: سیستمهای بازاریابی عمودی که گفته شد؛ مثل توزیع کنندها، اونایی که امتیاز خاصی رو دارن و بقیه افرادی که میخوان با شرکتت همکاری کنن هم میتونن فرصتهای عالی واسه بازاریابی و رشدت ایجاد کنن. سعی کن تو بازار نیچ همکار پیدا کنی و کارِت رو، تو اون فضا توسعه بدی.
-
برای توسعه محتوا، موضوعات اصلی رو پیدا کن
از اونجا که خودت رو به عنوان یک متخصص در شغلت معرفی میکنی، واسه تولید محتوای مناسب باید تلاش زیادی بکنی. رهبران فکری (Thought leader) به ندرت پستها، پادکستها (podcast) و مطالب وبلاگ مبهمی رو تولید میکنن. اگه میخوای تو رقابت جلو بیفتی، باید محتوایی کاملاً تخصصی ارائه بدی که تخصص تو رو نشون بده. محتواهایی مثل وایتپیپر (white paper)، وبینارها و کتابهای الکترونیکی (eBook).
محتوای بلند مدت (Long-form content) میتونه برای استراتژی بازاریابی عمودی تو خیلی ارزشمند باشه. اما مهمه که از اول بدونی مشتری، دنبال جواب چه نوع سوالاتی هست. با شناختن سفر خریدار (buyer journey) که مشتری وارد اون میشه، کارت رو شروع کن. برای انجام این کار، باید موردهایی که واسه مشتری مهمه رو همیشه مد نظر بگیری.
زمانی که موضوع بالقوهای رو پیدا کردی، باید مطمئن بشی که با زبان مخاطبت صحبت میکنی. وقتی میخوای محتوا رو بنویسی؛ اصطلاحات تخصصی رو به کار نبر و از عبارتهای روزمره که قابل فهمه، استفاده کن. با انجام این کار، مشخص میشه که از شغلت درک بسیار زیادی داری.
-
داستانهای ارزشمندی رو بیان کن
بعضی وقتها برای اینکه ثابت کنی تو کار خودت متخصصی، باید کارهای بیشتری رو انجام بدی و فقط نباید از محتوای زیاد و طولانی استفاده کنی، بلکه به اثبات اجتماعی نیاز داری. مطالعات موردی، ابزاری عالی برای سیستمهای بازاریابی عمودیه، چون به طور مستقیم بهت نشون میده که تو میدونی چطور باید به نوع خاصی از مشتری خدمتت رو ارائه بدی و ازش پشتیبانی کنی.
از مطالعات موردی (Case study) و تعاملها با مشتریانت، استفاده کن تا بتونی داستان سازمانت رو بازگو کنی و نشون بدی که چرا تجارت تو ارزش داره. این فرصتیه تا بتونی مخاطبت رو متقاعد کنی که واقعاً مشکلات، درخواستها و انگیزههای اونا رو میدونی. هرچه محتوای عمیق (in-depth content) بیشتری با این موردها بدست بیاری، تو شغلت معتبرتر به نظر میرسی.
تو میتونی محتوا رو از طریق رسانهها به اشتراک بذاری. مثلاً میتونی قطعهها و نقل قولهایی رو تو رسانههای اجتماعی ارسال کنی یا از اونا تو خبرنامههای ایمیلی (email newsletter) استفاده کنی.
-
عملکردت رو پیگیری کن
چه برنامهریزی تو در سیستم بازاریابی افقی باشه چه عمودی، هر مدیر تبلیغاتی خوبی باید بدونه که آزمایش و اندازه گیری عملکرد چقدر مهمه. در نهایت، در محیطی عمودی، به فعالیت و یادگیری زیادی نیاز داری که باید اون رو همیشه مد نظرت بگیری تا متوجه بشی که چه عاملی، میتونه تغییری در بخش کوچیکی از مشتری ایجاد کنه.
با پیگیری اثر کمپینهای بازاریابی، میتونی مطمئن بشی که محتوای خوبی رو پوشش میدی، اطلاعاتت رو در مکانهای مناسبی به اشتراک میذاری و از طریق کانالهای صحیح در ارتباط هستی تا زودتر به موفقیت برسی.
نکته اصلی سیستمهای بازاریابی عمودی
سیستمهای بازاریابی عمودی ابزاری متمرکزی، برای پیوند برند تو با مخاطبان خاصت محسوب میشن. بعضی وقتها این کار به معنی استفاده از زنجیره تولید و توزیعیه که خیلی تصفیه شده، تا مطمئن بشی که بهترین وضعیت ممکن رو برای افزایش درآمد داری. بعضی وقتها استراتژی بازاریابی عمودی، فقط برای شناختن طرحیه که فعالیتت اونجاست و نحوه ارتباط برقرار کردن با اونا رو به بهترین نحو بیان میکنه.
اجرا و مدیریت کمپین بازاریابی عمودی، کار سختتری نسبت به سیستم بازاریابی افقیه. به هر حال وقتی که مخاطب بسیار خاصی رو هدف قرار میدی، به وقت و تمرکز خیلی بیشتری نیاز داری تا مطمئن بشی که میتونی با پیامهای خودت، به مخاطب مناسبی برسی. با این حال اگه بتونی پشتکار زیادی داشته باشی و تخصص خودت رو تو محیطی خاص نشون بدی، میتونی از متخصص بودنت تو حیطه کاریت (نه فقط متخصص زمینههای دیگه) استفاده کنی و در فضای کاری خودت برند بشی. فقط یادت باشه که موفقیت در بازاریابی عمودی به برنامه ریزی، صبر و کمی کمک نیاز داره.
نظرات شما: